بیست و یکم اوت هر سال که مصادف با اواخر ماه مرداد است، روز جهانی مساجد نام گذاری شده است. در سال 1348 در چنین روزی مسجدالاقصی که قبله اول مسلمین جهان است توسط صهیونیست ها به آتش کشیده شد. به همین بهانه به بررسی معماری مساجد امروزی ایران پرداختهایم و با محمد اعظمزاده که دکترای پژوهش هنر از دانشگاه تربیت مدرس تهران دارد و عضو هیئت علمی دانشکده هنر و معماری دانشگاه مازندارن است به گفتوگو پرداختهایم.
دکتر محمد اعظمزاده استاد دانشگاه و پژوهشگر هنر همزمان با روز جهانی مسجد در تحلیل نمادشناسی صورت و معنا در معماری مساجد به خبرنگار پایگاه خبری حوزه هنری گفت: معماری مساجد ایرانی به عنوان بخشی از معماری اسلامی در دو وجه صورت و معنا قابل توجه است. معماری مسجد از یک سو دارای کالبد مادی است که به آن صورت گفته میشود. از سوی دیگر کالبدی معنایی دارد که متکی بر معرفت الهی سنن توحیدی است و مبانی و اندیشههای معنایی آن وابسته به جلال و جبروت خداوند است. اما مبحث نمادشناسی اشکال و عناصر تزیینی آن نیز همین دو وجه صورت و معنا را متجلی میسازد.
ارتباط مستقیم مفهومِ معنایی با نمادشناسیِ صورت و اشکال ظاهری مساجد
وی افزود: صورت ظاهر آن، اشکال هندسی و گیاهی لطیفی است که در فرم و رنگ تزیین یافته است و انواع اشکال نمادین، البته غیر از اشکال انسانی و حیوانی، را که با فطرت انسانی همسان است و مفهوم جمال را انعکاس میدهد، در معماری مسجد مشاهده میکنیم و این تزیین ظاهر، برای خلق زیبایی به منظور تلطیف روح انسان است و از آن رو نمادگرایی یا همان رمز پردازی شده است که برخی از مفاهیم را نمیتوان بیان کرد و یا در قالب کلام آورد اما تصویر و تزیین نمادین توانست جای کلمه را گرفته و معنای درونی آن را انتقال دهد.
اعظمزاده ادامه داد: نمادشناسیِ صورت و اشکال ظاهری ترسیم شده در معماری مساجد با مفهومِ معنایی آن ارتباط مستقیم دارد. صورت، جلوهگر بیرونی معنا است. تزیین و عناصر رمزپردازی شده در معماری مساجد جزء تفکیک ناپذیر معنا هستند. برای همین کارشناسان عناصر رمزپردازی شده در معماری اسلامی را نوعی تجرید معرفی میکنند. هنر اسلامی، هنر تجریدی است. یعنی فراتر از هنر انتزاعی محسوب میشود. هنر تجریدی در معماری مساجد و تزیینات وابسته به آن، دو عنصر صورت و معنا را به یکدیگر پیوند میدهد.
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: عنصر صورت در معماری مساجد اصیل ایرانی، منطبق با دیدگاه فرمالیستی نیست. در دیدگاه غربی، فرمالیست توجه به فرم محض است. اما در دیدگاه اسلامی، عنصر و معنا توجه به مفهوم تجرید و هنر تجریدی است. یعنی در مساجد اصیل و واقعی، هیچگاه صورت و معنا جدا از هم معنا ندارد و همه عناصر نمادین آن در یک واحد کاربردی معنا مییابند و آن تجلی ذات خداوند است.
اغلب معماری مساجد امروز فاقد صورت و معنا هستند
اعظمزاده در خصوص جایگاه هنر اسلامی در معماری مساجد امروزی گفت: متاسفانه اغلب معماری مساجد امروز فاقد صورت و معنا هستند و هنر اسلامی در قالب تزیید و رمز و نماد، البته به صورت ظاهر، در دیواره مساجد امروز نقش بستهاند. ما از آن جایگاه اصیل هنر اسلامی که روزگاری در معماری مسجد قدیم احساس میشد، دور شدهایم. معماری مساجد امروز اغلب معماری اصیل نیستند و آن احساس یگانگی را که مساجد اصیل ایرانی داشتهاند منتقل نمیسازد یا بهتر بگویم به شکل صحیح و اصیل آن احساس توحیدی را منتقل نمیسازند. حضور معماری نوین و ترکیب نامتجانس آن، حرمت انسان را به شکل دیگری معنا بخشید. استفاده از مواد و مصالح جدید و ساختار فرمالیستی معماری نوین انتقال حس ایمان و اعتقادی توحیدی را کمتر انعکاس میدهد و البته حضور خوشنویسی و کاشیکاری در سطوح بیرونی معماری مساجد امروزی تا حدودی این نقص را رفع کرده است. اما واقعیت این است که هنر اسلامی هم در دنیای معاصر، یا حداقل در ایران معاصر، نتوانست معاصر شود و همچنان در تکرار افتاده است و این مساله به مشکل معماری مساجد افزوده شده است.
وی در خصوص آنچه در هنر به بنای مساجد هویت میبخشد گفت: نکته قابل توجه این است که مساجد اصیل ایرانی که نمونه آن را در معماری مساجد جامع اصفهان و مسجد امام اصفهان مییابیم و هویت این بناها را از عمق جان احساس میکنیم. نتیجه چند سال معماری ایران، قبل و پس از اسلام است که به آرامی روند تکامل خود را طی کرده و هنر ایران پا به پای آن، روند تکامل خود راپشت سر گذاشته است و بدیهی است که این دو، یعنی هنر و معماری، در کنار یکدیگر هویت یافتهاند و تزئینات هنری هم قَدِ بنای معماری، معماری مذهبی و غیر مذهبی، رشد یافته و پاسخ هویتی آن را داده است. اما آیا این روند در مساجد جدید که گاه آپارتمانی و به شیوه مُدِرن طراحی شدهاند میتواند جای آن معماری اصیل را بگیرد؟ آیا تزئینات هنر اسلامی از جمله اسلیمی و ختایی با پیشینهای که دارند میتوانند با شکل و قیافه و ساختار آپارتمانهایی که به شیوه مدرن تبدیل به مسجد شدهاند کنار آیند؟ بنابراین بدیهی است که نه ساختمانهای مدرن و یا شبه مردن در ایران قابلیت تبدیل به معماری اصیل مسجد را دارد و نه هنرهای اصیل و سنتی با آن کنار میآید.
معماری مساجد مُدِرن نمیتواند پاسخ هویتیِ انسان را بدهد
نویسنده کتاب «واژهنامه عمومی هنر» ادامه داد: اساساً در گذشته معماری اصیل مساجد ایرانی متناسب با نیاز واقعی مردم و با ساختاری مناسب در اقلیم و بوم خود ساخته شدهاند و در گذر زمان معنا یافتهاند. طبیعی است که مساجد جدید آپارتمانی و مدرن که اساساً ساختاری غیر ایرانی دارند نمیتواند پاسخ هویتیِ انسان را بدهد.
این استاد دانشگاه و پژوهشگر صنایع دستی و هنرهای سنتی در خصوص نقش کتیبههای سفالی و رنگ لعابی تزیینات به کار رفته در مساجد اصیل ایرانی گفت: بی شک کتیبهها ترکیبی از واژههای ناب حروف هستند که از بطن قرآن کریم برآمدهاند. حروف و کلمات خداوند در ذات خود، هم در صورت و هم در معنا، مقدساند. آنگاه که این حروف در دست هنرمند ایرانی، که به عنوان هنرمند خلاق شناخته شده است، قرار گیرد، با ذهنی هُشیار و دستی توانا به آن بیش از پیش رنگ الهی میدهد و در قالب کتیبه در فضایی مناسب، روی دیوار مسجد، نصب میشود و چون واژه، به تنهایی مقدس است در کنار معماری مسجد به جلوه رحمانی آن میافزاید و نور معنوی آن دو چندان میشود. بنابر این کتیبههای قرآنی در هر شکل و ساختاری، نقش معنوی خود را در مساجد اصیل ایرانی ایفا میکنند و به آن جان تازه میدهند.
اعظمزاده در پایان با اشاره به چگونگی تثبیت جایگاه هنر سنتی ایران و هنر اسلامی در معماری گفت: یافتن راه حل مناسب برای تثبیت جایگاه هنر سنتی ایران و هنر اسلامی در معماری کار دشواری است. معماری معاصر ایران دارای چالشهای مربوط به خود است و از سویی هنر سنتی ایران نیز امروز به تکرار افتاده است. بنابر این پاسخ به مبحث سخت و تا حدی نا ممکن است. امروز یا در دوران گذار به سر میبریم و یا در دورانی عجیب و غریب که هنر و معماری مدرن و هنر معماری دوران پست مدرن و هنر و معماری سنتی و اصیل ایرانی پیش روی ماست. این دوران با همه امکانات و ابزارهای خود، پاسخی درخور انسان معاصر نداده است. البته ناگفته نماند که انسان امروز، انسانی با پیچیدگیهایی همسانِ دنیای معاصر است. از این رو پاسخ برای تثبیت جایگاه هنر سنتی ایران در معماری کار آسانی نیست و اگر تا کنون پاسخهای کلی و پاسخهای تئوری و پراکنده یافتهایم، در عمل پاسخ درخور، چه از جانب هنرمندان و چه از جانب معماران یا مدیران و مسئولان، دیده نشده است.